اصولگرایی با بورسیه انگلیس!
پایگاه خبـری انصارنیوز
1- سخنگوی دولت میر حسین موسوی؛
2-وزیر کار آن دولت و استعفای اعتراضآمیز نه اعتراض به دولت وقت، که به بعضی شرایط موجود که نمیتوان آنرا از برخوردهای انقلابی مقتضی زمان جدا دانست؛ ولی چون وی در بین سیاسیون مطرح نبود، احساسی را بر نیانگیخت.
3- با رقابت وی با حجهالاسلام رفسنجانی در دور دوّم ریاست جمهوری وی، توکلی تازه به عنوان رجلی سیاسی شناخته شد.
اگرچه که سیاست در زمان آقای رفسنجانی برای رأی آوردن حتمی وی چنین اقتضا میکرد که بر اساس استراتژی"رقیب ضعیف" حرکت کند، ولی برخی از صراحتگوییهای کنترلشده آقای توکلی به خصوص دمزدن وی از عدالت، رأی بخشی از مردم مستضعف چون اهالی کردستان را به سوی وی جلب کرد.
4 - بعد از انتخاب آقای رفسنجانی، احمد توکلی مورد لطف دولت قرار گرفت و با نامه دکتر معین(وزیر علوم وقت) وی مشمول «بورسیهء ملکه انگلیس» شد که دولت فخیمه در راستای عنایت دیرین خویش به کشورهای پسزده، سهمیه چنین بورسیهای را در نظر میگیرد.
در بحران اقتصادی چند سال پیش، انگلیس وقتی مجلسین آن کشور خواستند از بودجه بورسیه مزبور کم کنند، نماینده کاخ ملکه برای حفظ دوستان دولت علیّه در سطح کارگزاران کشورهای پس مانده، ادامه آن را ضروری دانست.
البته استثنائاتی نیز بوده که همیشه درسخواندگان این بورسیه در جهت منافع آن دولت مستکبر عمل نکردهاند و حتماَ آقای توکلی جزو آن استثنائات است...
5- در دوران دوّم خرداد، آقای توکلی به عنوان فارغالتحصیل دکترای اقتصاد وارد دنیای مطبوعات شد.
دید ایشان به دوّم خرداد، دیدی خوشبینانه و مثبت بود؛ مثلاَ در حین یکی از سخنرانیهای من که در آن منبر ایشان نیز حضور داشت، در مواجه با انتقاد به برخی از نابسامانیهای اجتماعی و فرهنگی زاییده دوّم خرداد، ایشان تحمل نکرد مجلس تمام شود و در میان مجلس به من نهیب زد "تو نمیدانی دوّم خرداد چه نعمتی بوده است!!!"
توکلی با انتشار روزنامه «فردا» از «بورقانی» -معاونت مطبوعات ارشاد در زمان مهاجرانی- نیم میلیون دلار کمک گرفت که البته به گفته خودش آن را در تأسیس چاپخانه هزینه کرد.
توکلی در سرمقالههای خود بیشتر با مردُمیخواندن دولت خاتمی به ستایش دولت وی و شخصیت وی میپرداخت و از انتقادات تیزی که امروز به دولت نهم دارد، در آن زمان نسبت به دولت خاتمی خبری نبود که با رجوع به آرشیو فردا این امر برای همگی مُحرز میشود.
احمد توکلی اگر انتقادی هم به دولت گذشته داشت، هیچگاه شخص خاتمی را نشانه نمیرفت.
6- تقدیرکننده خاتمی این بار به رقیب تبدیل شده است. وی با حضور تبلیغی در مسجد امام حسن –علیهالسلام- در قم که من نیز حاضر بودم، با حمله و انتقاد از برخورد با نشریات متخلف با بکارگیری لفظ "توقیف فلهای مطبوعات" با دوستان دوم خردادیش همنوایی کرد.
در آن انتخابات که شعار بارزش نفی رانتخواری بود، وقتی در آن محفل مورد سؤال قرار گرفت که چرا از رانت دوستیش با دکتر معین در زمان دولت آقای رفسنجانی استفاده کرده است، گفت: «من و دکتر معین که با هم نیز در مبارزات حبس کشیدهایم، دو دوست میباشیم که این بورسیه میتوانست به عنوان کمترین قدردانی از زحمات دوران انقلاب من از طرف نظام باشد! چرا که ما به واسطه مبارزات نتوانستیم چون دیگران مدارج علمی را طی کنیم!»
7 - و اینک در دو دوره مجلس هفتم و هشتم ایشان در صف اصولگرایان جای گرفته است و در رأس مرکز تصمیمسازی مجلس گاهی با پوشش نظرات کارشناسی و اگر نشد با چانهزنی در سطح مجلس و اگر هم نشد، با فریاد و جنجال در بودجه چهارساله دولت کار و تلاش و خلّاق دکتر احمدینژاد تغییرات بنیادینی داده است و از منتقدین اقتصادی دولتی است که خود با تحمیل قوانینی در مجلس آن را بعضاَ به چالش کشیده است. به عنوان نمونه وقتی با پافشاری مرکز پژوهشهای احمد توکلی، سهمیهبندی بنزین به این شکل بر دولت تکلیف شد، همین مرکز پیشبینی کرد که دست کم 15واحد درصد افزایش تورم به وجود میآید؛ یعنی علاوه بر 15 واحد درصد تورم زمان آخر دولت خاتمی، 30در صد افزایش تورم بازتاب این طرح بوده است که با درایت دولت نهم این رقم در 5/22 درصد توقف کرد؛ ولی همین آقای توکلی در مطبوعات و صداوسیما فریاد کرد که توّرم موجود زاییده سوءمدیریت اقتصادی دولت است(!!!)
حاشیه تارنما: پرواضح است که شأن افرادی چون توکلی و لاریجانی(خصوصا) اجلّ از آن است که جزو فراماسونرها باشند!
مگر محمدجواد -اخوی علی- با آنها رابطهای دارد که اینها هم -پناه بر خدا- چنین روابطی داشته باشند؟!
مگر اینان با دولتی که خشم مستکبرانی چون اهالی کاخ باکینگهام را برانگیخته است، همکاری ندارند؟!
مجلس این روزها با لوایح عدالتگسترانه دولت مخالفت میکند؛ پس از نامه احمدینژاد، طرح تشدید مجازات جرایم اخلال در امنیت روانی را تصویب میکند؛ سن ریاست جمهوری را محدود میکند و...
فاین تذهبون؟
این مجلس «عصاره ملت» است؟
رفتار مجلس در قضیه آقای کردان(سوای عملکرد ایشان) میزان پایبندی نمایندگان مجلس به اخلاق و حریم افراد را نشان داد.
مردم، درندهخویی جریانات سیاسی علیه این دولت که در آن با یکدیگر مسابقه نیز میدهند، را فراموش نخواهند کرد. ای دریده پوستین یوسفان –یوم تبلی السرائر- گرگ بر خیزی از این خواب گران(مولوی)
شورای نگهبان آنجا، ملائکه شداد غلاظ هستند.
رفتار مجلس هشتم بیش از آنکه از موضع ابتکار باشد، از موضع انفعال در مقابل دولت است و این ره که میرود...
اگر دولت ماشینی بدون فرمان باشد، مجلس هم ماشینی است که باید فرمان آن را بیرون مجلس پیدا کرد.
مردم هوشیار باشند!
مدعیان حمایت از دولت و افرادی مانند نادران(شریک توکلی) هم سکوت کردهاند.
شاید عدهای برای دورههای بعد خودشان را در آب نمک خواباندهاند تا اگر توکلی و لاریجانی نبودند، این بار اینها به اسم اصولگرایی از پشت خنجر بزنند!
ظاهرا کسانی هم که در لباسهای خاص، هر از گاهی با دبدبه از دولت و احمدینژاد حمایت میکردند(در حالیکه اینان و خود احمدینژاد جزو تودههای مردماند و فرقی با آنها ندارند) سکوت کردهاند.
افرادی مانند علی مطهری، رسایی، حسینیان و... چیزی که پنداشته میشد، نبودند و رایحه خوش خدمتی از آنها به مشام نرسید. هرچند نمیتوان از همه انسانها کارهای فوقالعادهای انتظار داشت و باید پذیرفت احمدینژاد اگر بینظیر نباشد، کمنظیر است، اما عدهای هم در برابر عدم همکاری با دولت، سکوت کردهاند و –دستکم- حاضر نیستند موقعیت سیاسی و جنتمکانیشان خدشهدار شود. آنها بیش از آنکه «حامی» دولت باشند، «مخالف» افرادی چون خاتمی و همراهان او هستند. برای اینها پرداختن و اکنش به سخنان افرادی مثل آغاجری و مجتهد شبستری مهمتر از پیگیری برنامههای دولت مانند تصویب «طرح تحول اقتصادی» است. تازه ممکن است چنین افرادی با کسانی مثل کروبی که با تدفین شهدا – این پرچمهای عزت و استقلال و این کانونهای قدرت و معنویت- مخالف است، مخالف سرسخت نیز نباشند. آنچه برای اینها اهمیت دارد و صراحتاً هم به آن اشاره میکنند(مانند موتلفه و ایثارگران) مخالفت با جریان موسوم به «دوم خرداد» و جلوگیری از روی کار آمدن آنان است نه لزوما پیشرفت اهداف دولت. البته نامزد اینان نیز در انتخابات84 احمدینژاد نبود.
عاقلانه نیست دولتی را که دست کم 17میلیون نفر به آن امید دارند، را رها نموده و وقت و توان خود را صرف مواضع افراد مرتدی نمود که به نظر میرسد دور جدید اهانتهای آنان به ارزشها با یک نقشه سیاسی انجام میگیرد.
به هر حال امروز در جبهه موسوم به اصولگرایی با افرادی مواجهیم که با خاتمی و جاسبی و... مخالفند و حتی از احمدینژاد هم خود را علیه آنها دوآتشهتر نشان میدهند؛ اما حاضر نیستند بخاطر دولت و تحقق شعارهای آن که شعارهای انقلاب است، هزینه بدهند و حتی یک دکمه رأی را در مجلس به نفع دولت فشار دهند. جالب آنکه اغلب اینان در بیرون و تریبونهای عمومی با چربزبانی و سالوسفروشی از دولت و احمدینژاد تمجید میکنند. «عطار» که «مولوی» شیفته او بوده و میگوید: «عطار روح بود، سنائی دو چشم او/ ما از پی سنائی و عطار آمدیم»، میگوید: «در کنج نفاق سر فروبرد / سالوس و سیهگری برآورد» و به مصداق قول حافظ «صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم / وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم» انشاءالله!
امام حسین - علیه السلام- آنگاه که مناسک حج را نیمه تمام گذاشته و از مکه بسوی کربلا رفتند، خطاب به شیوخ و رؤسای احزاب و قبایل مکّه فرمودند: «فلا مالاً بَذَلتُمُوهُ و لا نَفساً خاطَرتُم بِها للذى خَلَقَها و لا عشیرةً عادَیتموها فى ذات الله» ؛ نه مالی در راه خدا و مبارزه با باطل صرف کردید؛ نه جانتان را برای خالق جانها به خطر انداختید و نه با قبیله(احزاب امروز) و خویشان منحرفتان درافتادید.
معاویه آنچنان آبستنشان کرده بود که یارای یاری امام را نداشتند.
یکی دیگر از «تحولات پیرامونی»، داستان دنیازدگی سرداران سپاه امام حسن(ع) است.
مصیبت یکی دوتا نیست.
در دعای افتتاح میخوانیم «اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبه ولینا و کثره عدونا و قله عددنا و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا». اتکال احمدینژاد که یک تار موی او باارزشتر از خیلیهاست، به خداست؛ توسل او به حضرت صاحب –ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- است. خدا هم بندگانش را رها نمیکند؛ ولیّ او هم چشم عنایت خود را آنان دریغ نمیکند. اگر رها و دریغ کرده بودند، مسأله هستهای اینگونه پیش میرفت؟! کدام اراده 16نهاد اطلاعاتی آمریکا را به صدور آن گزارش واداشت؛ یا آن قضایا را دانشگاه کلمبیا خلق کرد؟ «الیس الله بکاف عبده؟!»
اینها خیال میکردند دولت احمدینژاد 6ماه دوام نخواهد آورد.
«الذین قال لهم الناس ان الناس قدجمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل»؛ یعنی آن مؤ منانى که چون مردمى به آنها گفتند لشکر بسیارى(که تمام مشرکین مکه و پیروان ابوسفیان]و در قرن21، نوچههای سفیانی[ باشند) بر علیه شما مؤمنان فراهم شده از آنان در اندیشه و برحذر باشید، (این تبلیغات و مکر دشمن به جاى آن که بیم در دل آنها افکند،) بر ایمانشان بیفزود و گفتند در مقابل همه دشمنان تنها خدا ما را کفایت است و نیکو یاورى است.
با این وجود، در امر «دشمنشناسی» که یک ضرورت سیاسی است، باید توجه داشت دشمنان همیشه مهرههای سوخته و ناکارآمد را دور انداخته و حتی افشا کرده و از مهرههای جدید و کارآمد استفاده میکنند؛ یعنی پس از نفاق و منافقین جدید باید جدیدترها را شناخت. افرادی مانند بهزاد نبوی دیگر ارزش چندانی برای افشا ندارند. ببینید غربیها این روزها چه لب و لوچهای برای لاریجانی آب میدهند!
غربزدگی و ناخلفشدن فرزندان علما و حتی خدمت آنان به بیگانگان امر سابقهداری است؛ از جمله در زمان مشروطه.
آنها بعد از ]...[ روی چه کسی(یا کسانی) میتوانند حساب کنند؟
این یک سؤال مهم است.
همچنین، بیم آن وجود دارد که عدهای(خصوصا احزاب مدعی اصولگرایی) بخواهند با اعمال کثیف سیاسی، تمام دستاوردهای سالهای اخیر را به باد فنا دهند؛ لذا باید هوشیار و درصحنه بود.
البته عدالتخواهان از رفتار مجلس آزرده خاطر نشوند. به مصداق قول «مولوی»، دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد / دو صد دریا بشوراند و با موج بَحر نگریزد
هر ناکامی را باید پل کامیابی کرد.
حضرت امام(ره) میفرمایند: «اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست. یا همه آزاد میشویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است، میرسیم».
اصلا اینکه احمدینژاد میگوید «اللهم عجل لولیک الفرج»؛ اگر فرج را برای امروز می خواهد، فرج، خروج از سختی و تنگنا است و اگر این وضعیت نباشد، فرج هم معنایی ندارد.
زمانی که صدام به ایران حمله کرد، امام فرمودند دیوانهای آمد سنگی انداخت و رفت. امروز نیز که مجلس با دولت همکاری نمی کند، باید از سنگاندازی ]...[ گفت.
حکایت برخی که خود را یار حضرت امام(ره) –موسی زمامه – میدانند، حکایت بنیاسراییل است که پس از نجات از دست فرعون به سرزمینی خوش آب و هوا با بتخانهای مجلل و زیبا رسیدند و هنگامی که از آن بتخانه زیبا نزد موسی بازگشتند، گفتند: موسی! برای ما نیز بتی همچون بت آنان قرار بده؛ «یا موسی اِجْعَلْ لَنا إِلهاً کما لهمْ آلهَة». بت و آمون اینها هم «پیشرفت غربی» است؛ آمریکاشدن و سویسشدن. میخواهند ایران را هم مانند این بتخانهها کنند؛ چون مبتلا به احساس حقارت و خودباختگی در برابر معبد آموناند؛ حال آنکه عناصر حزباللهی بتخانههایشان را با پیکرهای شهدا مزین میکنند؛ ولو کره المشرکون!
کسانی که میگفتند پس «مافیا»یی که احمدینژاد از آن میگوید، چه شد، چشم باز کنند و مافیا و فراماسونها را ببینند. اینها که شاخ و دُم ندارند. هرچند کسانی که چنین پرسشی را مطرح میکنند، اغلب از خود آنان هستند.
آنها دولت را با تهمت «بیعقلی» که تهمت همیشگی اشراف و مشرکین به موحدان در طول تاریخ بشر است و بنیصدر نیز به شهید رجایی چنین تهمتی(خشکسر) میزد، در مهمترین برنامهاش و -در حقیقت- در تحقق احسن شعاری که برای آن روی کار آمده بود، یعنی «عدالت» ناکام گذاشتهاند.
راهبرد این سیهروزان از بدو روی کار آمدن دولت، سرکوب این حرکت مردمی بود که با عدم رأی اعتماد به چهار وزیر پیشنهادی احمدینژاد آغاز شد و آنگونه که همگان میبینند، دنبال میشود و البته به خاطر حمایتهای مقام عظمای ولایت و هوشیاری و حضور مردم –خصوصا نسل جوانی که شاهد شکوفایی آن هستیم- علیرغم ضرباتی که وارد ساخته، تا کنون ناکام مانده است. این جریان، جریان نفاقی غیر از نفاق اول انقلاب و دوران دوم خرداد است و شناخت و مواجهه با آن بصیرت میخواهد. آدرس این نفاق را هم میتوان از جریاناتی مانند روزنامه کیهان و جمعیت ایثارگران و همپیمانان سیاسی اینان پیدا کرد. مردم ببینند کیهان کجاها بطور منظم و سازمانی توزیع میشود؛ یا «حاج منصور ارضی» کجا دعوت نمیشود، آدرس «تازه منافقان» را از همانجا بپرسند. اینان از یک سو دم از ولایت و «آقا» زده و از سوی دیگر، از هیچ کوششی در عدم همکاری و ناکام گذاشتن دولتی که مورد حمایت و عنایت ویژه مقام عظمای ولایت است، دریغ نمیکند. رفتار اینان که یک الیگارشی متشکل و سازمانیافته با رسانههای متعددی چون صداسیما، خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان(که میتوان این رزونامه را در دو کلمه «دفاع بد» و «آدرس غلط» خلاصه کرد) و... میباشند، یادآور رفتار برخی از اطرافیان مرحوم آیتالله العظمی بروجردی-رحمهالله علیه- در اموری چون مسائل حوزه میباشد.
استفاده از امکانات کشور برای ایجاد بلوک قدرت، فساد سیاسی است.
دقت کنید در تعابیری که چند صباحی است روی زبانها افتاده است: فلانجا میگوید...؛ فلانجا میخواهد... و...
آیا «دیوان محاسبات»ی نیز برای پیگیری مفصلبندی، صورتبندی، تثبیت و هژمونی این گفتمان که شاید اهمیتی کمتر از آن یک میلیارد دلار نداشته باشد، وجود دارد؟!
گر حکم شود که مست گیرند / در شهر هر آنکه هست گیرند. (امثال و حکم دهخدا)
فاعمل اننا عاملون!
آیا نیستند کسانی که بیش از این نیز بدانند؟!
البته احمدینژاد هم به این واقعیات و همچنین عقاید «مترفین» امروز که نخبگان غربزده متنفذ هستند، واقف است. «و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا آباءنا علی امة و انا علی آثارهم مقتدون». اینها نه تنها با عدالت که با نوآوری – شعار امسال- هم مخالفند؛ وجدنا آباءنا علی امة و انا علی آثارهم مقتدون.
واقعا انسان با خواندن این داستانها به عمق جملات ساده و بیپیرایه امام درباره استقلال و خودباختگی پی میبرد.
پرواضح است همکاری مجلس با دولت، نه تنها مشروعیت دینی، که مشروعیت مردمی هم ندارد؛ چون دولت پشتوانه مردمی بالایی دارد.
البته عدالتگستری هم در هدفمندکردن یارانهها خلاصه نمیشود که اگر اتفاق نیفتاد، انسان رو به قبله دراز شود. «نگنجم در لحد، گر زان که لختی/ نشینی بر مزارم سوکوارا» (رودکی). تازه در صورت عدم اجرای این طرح، مردم به صدق گفتار دکتر احمدینژاد درباره مافیا که در جریان تبلیغات انتخابات و سفرهای استانی بیان نمودند، یقین پیدا خواهند کرد.
افرادی مانند لاریجانی و توکلی - «پادیامون»های معبد آمون که شعار «دولت مدرن» اولی و پربودن تارنمای دومی از مقالات ترجمهای گواه آمونگراییشان است- نیز به همان جایی خواهند رفت که امثال بهزاد نبوی رفتند؛ «و کم اهلکنا قبلهم من قرن هل تُحِسّ منهم من احد او تَسمع لهم رِکزا»؛ پیش از آنها چه نسلهاى زیادى هلاک کردیم! آیا یکى از آنها را مىیابى و یا صدایى از آنها مى شنوى؟!
کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین قبل از آمریکا زیر چکمههای فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی و پرتغالی بودند؛ امروز محبوبیت رؤسای جمهور این کشورها در آنجا بیشتر است یا جمالالخادمین –دکتر محمود احمدینژاد- و جمالالمجاهدین، سید حسن نصرالله؟
اینها نشانه تحقق وعده الاهی در رسیدن صالحان به وراثت ارض است که «ان الارض یرثها عبادی الصالحون». تازه این هنوز از نتایج سحر است و آنچه اتفاق خواهد افتاد، به مراتب درخشندهتر از امروز خواهد بود. حضرت امام(ره) میفرمایند: «شما اى مستضعفان جهان و اى کشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان! بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوى تبلیغاتى ابرقدرتها و عمّال سرسپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار را که دسترنج شما را به دشمنان «شما و اسلام عزیز» تسلیم مىکنند، از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را بدست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوى یک دولت اسلامى با جمهوریهاى آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن همه مستکبران جهان را بجاى خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند».
نمونههای این خیزش را امروز در عربستان نیز میتوان مشاهده نمود و انشاءالله این خیزش متصل به ندای مسیحایی ولیالله الاعظم –ارواحنا فداه- از کعبه گردد و عربستان نیز مانند ایران، یک جمهوری آزاد از دولت اسلامی ایشان گردد.
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم / کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی(حافظ).
بوی جوی مولیان آید همی / یاد یار مهربان آید همی(رودکی).
منطقه و جهان اسلام، رهبر و امام دارد؛ در عین حال، حرص و ولع برخی برای رفتن به اطراف و اکناف آن (با وجود عدم تناسب مسؤولیتشان)، جالب توجه است؛ «و لا تمش فی الارض مرحا انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا»؛ «تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا»؛ اما «ان فرعون علا فی الارض». تکبر و برتریجویی برخی به قدری است که اگر بتوانند نه تنها ایران و عراق که اروپا و آمریکا را هم فتح میکنند. علی فیالارض!
در داستان حضرت موسی – علی نبینا و آله و علیه السلام- او در جایی به خدا عرض میکند: «ان هی الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدی من تشاء». این فتنه، فتنه توست؛ آزمایش توست. «انهم یکیدون کیدا * واکید کیدا * فمهل الکافرین امهلهم رویدا». انسان در این مواقع باید صبر داشته باشد: «واصبر و ما صبرک الا بالله و لاتحزن علیهم و لا تک فی ضیق مما یمکرون * ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون» و به وعده خداوند منتقم امیداوار باشد: «فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذو انتقام». خداوند نیز آنان را غیرمستقیم خطاب قرار داده و میفرماید: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین». مهلتی که خدا برای سرکشی و طغیان به آنان میدهد، ممکن است مستلزم سختی و تنگنای اهل حق باشد تا آنها مدتی یکهتازی کنند؛ همچنانکه یکهتازی مقطعی سفیانی از جمله سفر او به عراق در روایات آمده است: «نمتعم قلیلا ثم نضطرهم الی عذاب غلیظ»؛ «والله خیرالماکرین» و ...
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو / که کس نگشاد و نگشاید به حکمت این معما را(حافظ).
شاد زی با سیاه چشمان، شاد / که جهان نیست جز فسانه و باد(رودکی).
چه دارد جهان جز دل و مهر یار / مگر تودههایی ز پندارها. جز افسون و افسانه نبود جهان / که بسته است چشم خشایارها. به اندوه آینده خود را مباز / که آینده خوابیست چون پارها. فریب جهان را مخور زینهار / که در پای این گل بود خارها. پیاپی بکش جام و سرگرم باش / بهل گر بگیرند بیکارها(علامه طباطبایی).
غلامان اهلبیت –علیهمالسلام- باید بدانند کار خدا بدون حکمت نیست و به تکلیفشان عمل کنند. دکتر احمدینژاد نمونه برجسته این «عمل به تکلیف» است و در قضیه اخیر با مجلس نیز تکلیف خود را به درستی انجام داد. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا». ریشه محبوبیت دکتر احمدینژاد و اینکه حضرت آیتالله العظمی خامنهای دولت ایشان را یکی از محبوبترین دولتها پس از مشروطه میدانند، این است. خداست که بذر محبت احمدینژاد را دل مردم کاشته است. صحت این مدعا غیر از استقبالهای مردمی، سال آینده با عدد و رقم اثبات یا رد میشود. خوشبختانه جریانات سیاسی نیز همه کسانی را که محبوب میدانستهاند، به میدان آوردهاند.
مجلسنشینیهای خشایارشاهی لاریجانی و توکلی و همپالکیها آنان نیز مانند نمایندگان متحصن مجلس ششم به پایان میرسد: «افرایت ان متّعناهم سنین * ثم جاءهم ما کانوا یوعدون * ما اغنی عنهم ما کانوا یُمتَّعون»؛ مگر نمىدانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مىشوند به ایشان برسد، آنچه از آن برخوردار مىشدند به کارشان نمىآید [و عذاب را از آنان دفع نمىکند].
آیا آن تحصن به ضرر اسلام و نظام اسلامی تمام شد؟! «فمن نکث، فانما ینکث علی نفسه»؛ خودشان را با لگد از نظام بیرون انداختند؛ «یخربون بیوتهم بایدیهم».
فاعتبروا یا اولی الابصار!
مجلس در عین آنکه در ساخت حقوقی کشور جایگاه والایی دارد، میتواند «تنگه مرصاد» باشد؛ «ان ربک لبالمرصاد». عناصر حزباللهی در عین حضور فعال در عرصههای فرهنگی و اجتماعی باید همیشه تحولات مجلس را با تیزبینی و بصیرت دنبال کنند.
گاهی چند کلاس سواد، حجاب انسان میشود. به مصداق قول حضرت امام(یا شاید نقل مضمون) «درس خواندهاند؛ اما آدم نشدهاند» و یا در جای دیگری «اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمیخورد؛ «العلم هو الحجاب الاکبر» هر چه انباشتهتر بشود علم، حتی «توحید» که بالاترین علم است، انباشته شود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مهذب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند».
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم (حافظ).
خداوندا! همه چیز تویى و غیر از تو همه هیچ.
خداوندا! تو عزیزى و غیر از تو همه ذلیل.
خداوندا! تو غنىاى و غیر از تو همه فقیر.
صل علی محمد و اله و عجل لهم الفرج و فرّج عن شیعتهم و اخذُل من عاداهم یا الله محمود یا ارحم الراحمین
منبع:انصار نیوز