انتخاب نیوز

سیاسی انتخابات طیف های سیاسی

انتخاب نیوز

سیاسی انتخابات طیف های سیاسی

برملا شدن تخلفات نفتی اصلاح طلبان در سایت میرحسین

برملا شدن تخلفات نفتی اصلاح طلبان در سایت میرحسین

در این خبر که در سایت انتخاباتی میر حسین موسوی منتشر شده است به گزارش تخلفات صورت گرفته در صنعت نفت کشور در فاصله سال های 76 تا 84 یعنی دوران حاکمیت اصلاح طلبان و زمان وزارت نفت بیژن نامدار زنگنه پرداخته شده است.پس از انتشار خبر جهان، خبر مربوط به جزئیات دیدار میرحسین با مدیران نفتی از خروجی سایت انتخاباتی میرحسین موسوی حذف شد و سپس با تحریف صورت گرفته آن را به دوران دولت نهم منتسب کردند.

در حالی که اصلاح طلبان و برخی دیگر از منتقدان دولت در مجلس قصد دارند با فضاسازی رسانه ای اقدامات دولت نهم در حوزه نفت و گاز را تخریب کنند قرار گرفتن خبری در سایت انتخاباتی میرحسین موسوی تمامی نقشه های این گروه ها را نقش بر آب کرد.


به گزارش خبرنگار جهان: این خبر که با عنوان " کارشناسان صنعت نفت به میرحسین موسوی چه گفتند؟" منتشر شده است، به گزارش تخلفات صورت گرفته در صنعت نفت کشور در فاصله سال های 76 تا 84 یعنی دوران حاکمیت اصلاح طلبان و زمان وزارت نفت بیژن نامدار زنگنه می پردازد که از سوی مدیران و اعضای انجمن اسلامی مناطق نفت خیز جنوب تهیه و در 1000 صفحه به میرحسین موسوی تحویل داده شده است.

عمده تخلفات صورت گرفته در دوران حاکمیت اصلاح طلبان در صنعت نفت را به این شرح اعلام کردند:

- تعارض قرادادهای بیع متقابل در بخش بالادستی با منافع ملی
- افت تولید میادین و غفلت از تزریق گاز
- ارائه آمار غیر واقعی در حوزه اکتشاف و تولید نفت
- اتخاذ تصمیمات فاقد پشتوانه عملی، فنی، اقتصادی مغایر با منافع ملی
 - اعمال مدیریت آمرانه با ناکارآمد کردن کمیته های کارشناسی عملیاتی، فنی، مالی، قرادادی، در ایجاد پروژه های سنگین ارزی و ریالی بدون پشتوانه فنی و واگذاری آن ها به شرکت های خارجی و شرکت های واسطه گر داخلی که در بسیاری موارد بدون ترک تشریفات مناقصه انجام گرفته است
- واگذاری مسوولیت های حساس و کلیدی وزارتخانه به افراد فاقد صلاحیت های علمی، فنی، تجربی
- رانت خواری و تخلفات مالی در قرادادهای بالادستی نفت مانند قرادادهای سروش، نوروز، درود و دارخویین
- تضعیف توانمندی های ملی و عدم استفاده از ظرفیت های موجود در وزارت نفت مانند پتانسیل های موجود در شرکت ملی حفاری، ادارات فنی ، مطالعاتی و عملیاتی مناطق نفت خیز جنوب، و واگذاری امور به واسطه های خارجی برای از میدان به در کردن شرکت های توانمند داخلی
- ممنوعیت دسترسی به اطلاعات بخش های مختلف نفت

بنا بر اظهارات یک منبع آگاه و نزدیک به ستاد مهند س موسوی با انتشار خبر این دیدار در سایت انتخاباتی میرحسین بسیاری از گروه های اصلاح طلب از جمله برخی از اعضای حزب مشارکت تماس ها و فشارهای بسیاری را برای حذف خبر این دیدار و جزئیات آن از سایت کلمه به عمل آورده اند .

تکمیلی:


پس از انتشار خبر جهان، خبر مربوط به جزئیات دیدار میرحسین با مدیران نفتی از خروجی سایت انتخاباتی میرحسین موسوی حذف شد  وسپس با تغییراتی که انجام داد با حذف اعداد و ارقام، آن را به دوران دولت نهم نسبت داده است.

برملا شدن تخلفات نفتی اصلاح طلبان در سایت میرحسین

برملا شدن تخلفات نفتی اصلاح طلبان در سایت میرحسین

در این خبر که در سایت انتخاباتی میر حسین موسوی منتشر شده است به گزارش تخلفات صورت گرفته در صنعت نفت کشور در فاصله سال های 76 تا 84 یعنی دوران حاکمیت اصلاح طلبان و زمان وزارت نفت بیژن نامدار زنگنه پرداخته شده است.پس از انتشار خبر جهان، خبر مربوط به جزئیات دیدار میرحسین با مدیران نفتی از خروجی سایت انتخاباتی میرحسین موسوی حذف شد و سپس با تحریف صورت گرفته آن را به دوران دولت نهم منتسب کردند.

در حالی که اصلاح طلبان و برخی دیگر از منتقدان دولت در مجلس قصد دارند با فضاسازی رسانه ای اقدامات دولت نهم در حوزه نفت و گاز را تخریب کنند قرار گرفتن خبری در سایت انتخاباتی میرحسین موسوی تمامی نقشه های این گروه ها را نقش بر آب کرد.


به گزارش خبرنگار جهان: این خبر که با عنوان " کارشناسان صنعت نفت به میرحسین موسوی چه گفتند؟" منتشر شده است، به گزارش تخلفات صورت گرفته در صنعت نفت کشور در فاصله سال های 76 تا 84 یعنی دوران حاکمیت اصلاح طلبان و زمان وزارت نفت بیژن نامدار زنگنه می پردازد که از سوی مدیران و اعضای انجمن اسلامی مناطق نفت خیز جنوب تهیه و در 1000 صفحه به میرحسین موسوی تحویل داده شده است.

عمده تخلفات صورت گرفته در دوران حاکمیت اصلاح طلبان در صنعت نفت را به این شرح اعلام کردند:

- تعارض قرادادهای بیع متقابل در بخش بالادستی با منافع ملی
- افت تولید میادین و غفلت از تزریق گاز
- ارائه آمار غیر واقعی در حوزه اکتشاف و تولید نفت
- اتخاذ تصمیمات فاقد پشتوانه عملی، فنی، اقتصادی مغایر با منافع ملی
 - اعمال مدیریت آمرانه با ناکارآمد کردن کمیته های کارشناسی عملیاتی، فنی، مالی، قرادادی، در ایجاد پروژه های سنگین ارزی و ریالی بدون پشتوانه فنی و واگذاری آن ها به شرکت های خارجی و شرکت های واسطه گر داخلی که در بسیاری موارد بدون ترک تشریفات مناقصه انجام گرفته است
- واگذاری مسوولیت های حساس و کلیدی وزارتخانه به افراد فاقد صلاحیت های علمی، فنی، تجربی
- رانت خواری و تخلفات مالی در قرادادهای بالادستی نفت مانند قرادادهای سروش، نوروز، درود و دارخویین
- تضعیف توانمندی های ملی و عدم استفاده از ظرفیت های موجود در وزارت نفت مانند پتانسیل های موجود در شرکت ملی حفاری، ادارات فنی ، مطالعاتی و عملیاتی مناطق نفت خیز جنوب، و واگذاری امور به واسطه های خارجی برای از میدان به در کردن شرکت های توانمند داخلی
- ممنوعیت دسترسی به اطلاعات بخش های مختلف نفت

بنا بر اظهارات یک منبع آگاه و نزدیک به ستاد مهند س موسوی با انتشار خبر این دیدار در سایت انتخاباتی میرحسین بسیاری از گروه های اصلاح طلب از جمله برخی از اعضای حزب مشارکت تماس ها و فشارهای بسیاری را برای حذف خبر این دیدار و جزئیات آن از سایت کلمه به عمل آورده اند .

تکمیلی:


پس از انتشار خبر جهان، خبر مربوط به جزئیات دیدار میرحسین با مدیران نفتی از خروجی سایت انتخاباتی میرحسین موسوی حذف شد  وسپس با تغییراتی که انجام داد با حذف اعداد و ارقام، آن را به دوران دولت نهم نسبت داده است.

چرخش 180 درجه از شعارهای پاستوریزه انتخاباتی به جنگ روانی تبلیغا

چرخش 180 درجه از شعارهای پاستوریزه انتخاباتی به جنگ روانی تبلیغاتی!

از ملاقات وی با سعید حجاریان به عنوان یکی از متخصصین جنگ روانی خبر داده و با اعلام اینکه از زمان این ملاقات خبری در دست نیست اظهار داشت: این دیدار برای اتخاذ رویکرد نوین تبلیغاتی مبتنی بر جنگ روانی و تخریب رقیب در ستادهای انتخاباتی صورت می گیرد.

میر حسین موسوی که با گذشت مدتی از اعلام حضور رسمی خود به برنامه ها و شعارهای انتخاباتی خود از جمله هر شهروند یک ستاد پی برده است برای به روز کردن تبلیغات و ستادهای خود دست به دامن چند تن از تئوریسین های دوم خردادی شده است.

به گزارش خبرنگار جهان نیوز: وی که در ابتدای حضور خود قصد داشت بدون تخریب و انتقاد از دولت شعارهایش را پیگیری کند به دلیل ناموفق بودن این نوع تبلیغ از روزهای پس از تعطیلات نوروزی و به خصوص مصاحبه مطبوعاتی و دیگر برنامه های خود که به طرح مسائلی چون لزوم پاسخ دولت به چگونگی هزینه کرد  270 میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی پرداخت، رویه خود را از تبلیغات پاستوریزه به شگردهای نوین جنگ روانی و تخریب رقیب تغییر داده است. موسوی در مصاحبه خود گفته بود: مردم می‌پرسند در این سه، چهار سال اخیر ما به اندازه یک‌سوم کل درآمد نفتی کشور در عرض سی سال درآمد داشتیم و این پرسش هنوز برای ما باقی مانده که این پول کجا خرج شده است؟ نمی‌خواهم وارد این بحث شوم که پول خوب یا بد خرج شده است. تنها می‌خواهیم لیست و سندی به مجلس و ملت داده شود که ما حدود 270 میلیارد دلار پول نفت را کجا هزینه و صرف چه کردیم؟

در همین زمینه یک منبع آگاه از ملاقات میر حسین موسوی با سعید حجاریان به عنوان یکی از متخصصین جنگ روانی خبر داده و با اعلام اینکه از زمان این ملاقات خبری در دست نیست اظهار داشت  این دیدار برای اتخاذ رویکرد نوین تبلیغاتی مبتنی بر جنگ روانی و تخریب رقیب در ستادهای انتخاباتی میر حسین موسوی انجام می شود.

توصیه های هشت گانه خاتمی به میر حسین

توصیه های هشت گانه خاتمی به میر حسین

در ملاقات دو رئیس کابینه سابق و اسبق، خاتمی موارد هشت گانه تجربیات و بررسی های دو دوره خود و عبرت اندوزی های هشت سال صدارتش را به میر حسین موسوی منتقل کرده است

از دیدار مهم میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی که پنج شنبه گذشته و در دفتر مهندس موسوی انجام شد هر چند هیچ گونه خبری از جزئیات این دیدار تاکنون منتشر نشده اما با پیگیری های صورت گرفته نکات جالب توجهی از محتویات رد و بدل شده در آن به دست آمده است .

به گزارش جهان: در این دیدار که به گفته سایت انتخاباتی میرحسین موسوی، دو طرف درمورد مسائل روز کشور و مسائل مربوط به انتخابات و راهکارهای برگزاری پرشور انتخابات گفتگو و تبادل نظر کردند، خاتمی که تجربه دو دور ریاست جمهوری و جلب آرای اکثریتی مردم را داشته است توصیه هایی به مهندس موسوی نموده که قرار است به عنوان اولویت در برنامه ها و تبلیغات میرحسین موسوی مد نظر قرار گیرد.

در ملاقات دو رئیس کابینه سابق و اسبق، خاتمی موارد هشت گانه تجربیات و بررسی های دو دوره خود و عبرت اندوزی های هشت سال صدارتش را به میر حسین موسوی منتقل می کند که این توصیه های هشت گانه به این شرح است:

1- شیوه های تبلیغاتی خود را عوض کنید. (این توصیه ای است که پیش از این سعید حجاریان نیز به میرحسین گوشزد کرده بود)

2- کروبی را مدیریت کنید. هر چند کروبی در حال حاضر تا حدودی به حاشیه رفته است اما با هر حربه ای که شده حتی بیان عباراتی مانند اینکه اگر لازم است بگوئید من کنار بکشم او را وادار به کناره گیری کنید.

3- بازوهای رسانه ای خود را با خطی منسجم و هماهنگ و یکنواخت به پیش ببرید.

4- برنامه های انتخاباتی خود را به تدریج به مردم منتقل و معرفی کنید.

5- به کارگیری ایده سفرهای استانی بسیار خوب است اما نباید به این اکتفا کرد.

6- شعارها و اهداف مطرح شده انتخاباتی را به سمت و سوی مبانی و موضوعات سیاسی و انتخاباتی نزدیک تر کنید.

7- با نخبگان و دانشگاهیان و اقشار فرهیخته جامعه دیدارها را بیشتر و متنوع تر کنید.

8- به هیچ کدام از رفتارها و مطالبی که درباره عملکرد شما منتشر و منعکس می شود واکنشی نشان ندهید.

به هاشمى که ضربه زدى ببینیم با موسوى چه مى کنی؟!

خبر ویژه کیهان
سخنگوی سابقه دار کارگزاران در اهانت علیه احمدی نژاد، به بهانه تبلیغات به نفع میرحسین موسوی، رئیس جمهور اصولگرا را خطرناک تر از بنی صدر خواند.
حسین مرعشی که به بهانه آغاز به کار ستاد موسوی در بندرعباس حضور یافته بود، با حمله به احمدی نژاد و دولت گفت: رفتارهای دولت احمدی نژاد از بنی صدر خطرناک تر است و مردم باید با حضور در انتخابات به کسانی که به اصالت نظام تنه می زنند سیلی بزنند(!)
مقایسه احمدی نژاد با بنی صدر در حالی است که بنی صدر به خاطر موضع ضدانقلابی و لیبرالش به خدمت آمریکایی ها درآمده بود و مرعشی نیز پیش از این تصریح کرده «کارگزاران حزبی لیبرال است» و «اسلام نظام حقوقی و سیاسی و اقتصادی ندارد». سخنان بی ادبانه مرعشی در تبلیغات زنده تلویزیونی (سال 84) علیه احمدی نژاد لطمه جدی به آقای هاشمی رفسنجانی زد.
مرعشی در ادامه سخنانش در بندرعباس با شبهات برخی از حضار نسبت به تبار سیاسی میرحسین موسوی و اصلاح طلب بودن وی مواجه شد. سخنگوی کارگزاران از این شبهه ها ابراز نگرانی کرد و گفت: من از جوانان اصلاح طلب می خواهم برای از بین بردن تردیدهایشان درباره موسوی، تبار سیاسی وی را مطالعه کنند تا بفهمند موسوی در واقع بنیانگذار جریان چپ است و تمام سردمداران اصلاحات اعضای کابینه وی بوده اند.
سخنگوی کارگزاران در اظهارات مغشوش خود توضیح نداد در حالی که حزب متبوعش به عنوان جریانی سوپر راست از مواضع چپ ابراز برائت می کند، با چه منطقی برای اثبات اصلاح طلب بودن موسوی، به سابقه چپ گرایی وی استناد می نماید!

برنامه هاشمی برای شکست احمدی نژاد



پایگاه خبـری انصارنیوز

همه کسانی که خود را اصول‌گرا می‌دانند از یکی از این چهارنفر (ناطق‌نوری و روحانی و لاریجانی و ولایتی) را نامزد کنند... به اصلاح‌طلبان هم سهم مناسب می‌دهیم!




هاشمی رفسنجانی ضمن افشای محتوای جلسه انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز درباره چگونگی شکست دکتر احمدی‌نژاد در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری تصریح کرد: در مورد انتخابات دوره‌ دهم، اعتقاد من همان است که در جلسه‌ جامعه‌ روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همه‌ کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصول‌گرایان می‌دانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی؛ حجج اسلام ناطق‌نوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند.   


هاشمی رفسنجانی درباره رابطه میان وی و رهبر معظم انقلاب اظهار داشت:  من و رهبری، در موارد اختلافی، با یکدیگر بحث می‌کنیم تا یکی از ما دو نفر مجاب بشود(؟!) اگر من قانع شدم که تکلیف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجیهات مرا پذیرفتند، خوب مطابق تکلیف خود عمل می‌کند، اما اگر هیچ‌کدام از ما نظرات دیگری را نپذیرفتند و از براهین و توضیحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه باید کرد؟، این موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتیم و سرانجام با دلیلی که می‌گویم، بنده خود را مکلف دیده و می‌بینم که از نظرات و اوامر ولی‌امر، تمکین و تبعیت کنم، و آن دلیل این است که ایشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذیرفتن نظرات مرا ندارند، ولیکن من جهت عمل به نظرات و تصمیمات متخذه از سوی ایشان به عنوان رهبری، عندالله حجت شرعی و قانونی دارم.

 

وی در واکنش به پرسشی پیرامون این مسأله که چرا تاکنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام نداده‌ است، گفت: «موضع من در حق دولت نهم همان سکوت من است!»

 

هاشمی رفسنجانی ضمن افشای محتوای جلسه انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز درباره چگونگی شکست دکتر احمدی‌نژاد در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری تصریح کرد: در مورد انتخابات دوره دهم، اعتقاد من همان است که در جلسه جامعه‌ روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همه‌ کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصول‌گرایان می‌دانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی؛ حجج اسلام ناطق‌نوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد، و با جریان اصلاح‌طلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.


نظر یک نویسنده

یک نویسنده سعودی معتقد است: احمدی نژاد توانسته است با گفتار و کردارش در دل اعراب و مسلمانان جای گیرد و ایران تمام خلاء هایی را که کشورهای عرب در صحنه بحرانی منطقه به جای گذاشته اند، پرکرده و در عرصه اوضاع داخلی نیز بحران های متعددی را پشت سر گذاشته است.

به گزارش ایرنا، میثم الجشی نویسنده سعودی در مقاله ای در روزنامه الدار چاپ کویت نوشت : ایران مدت سی سال است که تحت محاصره قرار دارد و هشت سال گرفتار جنگ ایران و عراق بود، در حالی که جهان عرب و غرب درحمایت مالی، ‌تسلیحاتی، سیاسی و رسانه ای عراق از هیچ کوششی فروگذار نمی کردند.

«علاوه بر آن، ایران همواره از تحریم های اقتصادی شدید به تحریم های شدید تر منتقل می شود و آن کشور را به حمله نظامی و کودتای داخلی تهدید کرده اند. ایالات متحده ایران را از هر سو محاصره کرده و دشمنی همسایگانش را بر ضد آن برانگیخته است ولی با وجود همه این مشکلات، ایران توانسته است که در عرصه علمی و فناوری پیشرفت کند و پایه های دموکراسی درآن کشور تثبیت گردد.»

وی افزود: اما کسی نمی تواند ادعا کند که در میان اعراب کشوری وجود دارد که از یک چهارم دموکراسی ایران برخوردار باشد. ایران اقتصاد خود را برپایه خود کفایی استوار ساخته است . درست است که کالاهای ایرانی مرغوبیت اجناسی را که کشورهای خلیج (فارس) وارد می کنند، ندارد اما هرچه باشد کالاهای ایرانی محصولات ملی هستند که به دست خود ایرانی ها تولید شده است.

نویسنده سعودی با اشاره به اینکه ایران از کلیه جنبش های مقاومت علیه اشغالگران بیگانه حمایت کرده است، آورده است: با وجود این،‌ تعداد مهاجران ایرانی به شمار مهاجران مصری، لبنانی و یا عراقی نزدیک نشده است و این خود بیانگر آن است که علیرغم همه بحران ها، اوضاع داخلی ایران از لحاظ حقوقی ودموکراتیک به مراتب ازکشورهای عرب بهتراست.

در پایان مقاله الجشی آمده است: من به عنوان یک عرب آرزو ندارم که هیچ کشوری بر برمیهن من برتری داشته باشد. مشترکات ما با دیگر اعراب،‌از مشترکاتی که با غیر عرب ها داریم،‌ بیشتراست اما نمی توانم به خودم و به شما دروغ بگویم و اعلام کنم که ما درتحقق رویاها و آرزوهایمان پیروز شده ایم درحالی که به ادعای برخی از نویسندگان ایرانیان شکست خورده اند!

گشتی در گالری مهندس!

بالاخره با زحمت، گالری مورد نظر را پیدا می کنم.
می پرسم: این گالری آثار "مهندس موسوی" است؟ می گویند: بله، بفرمایید. وارد می شوم. خلوت بود. به جز من، دو نسل دیگر هم در گالری سرگرم تماشای تابلوها بودند!

تصمیم گرفتم از یک طرف، همه تابلوها را برانداز کنم!

تابلوی اول، نقاشی چند سد و پل و اتوبان بود! در بالای آن، شخصی با لباسی قهوه ای رنگ در حال نظارت بر پروژه ها بود. گویا یا پیمانکار پروژه ها بود و یا مالک آنها!!! در سمت راست پایین نقاشی، عده ای مردم فقیر و مستضعف بودند که از تبعیض، بی عدالتی و … رنج می بردند! داشتند تورم پنجاه درصدی را تجربه می کردند! خیلی جالب بود! در بالای نقاشی نوشته بود: همه با هم کار، برای سازندگی! سوالی در ذهنم ایجاد شد که چرا در نقاشی همه کار می کنند، ولی فقط عده ای خاص سود و بهره می برند؟! و چرا مهندس موسوی که صاحب اثر است حتی در نقاشی خود تلاشی برای رفع این مشکلات نکرده است!

به سراغ تابلوی دوم رفتم. در نقاشی، عده ای سفیدپوست که احتمالا خارجی بودند، با توپ و تانک و انواع سلاح، ایران را نشانه گرفته بودند! به نظرم مقصود این بود که آن سفیدپوست ها، در حال تهدید ایران هستند! در گوشه نقاشی، نام هفتاد میلیون ایرانی، از مسوولین و سران گرفته تا کشاورز و کارگر، نوشته شده بود که با خون خود امضا کرده اند که حتی یک لحظه هم عقب نشینی نمی کنند! اما نام یک نفر در بین این هفتاد میلیون نبود! نام "میرحسین موسوی"!!! سوالی در ذهنم ایجاد شد که مگر مهندس موسوی یک ایرانی نیست؟! پس چرا اسمش نیست؟

تابلوی سوم خیلی شلوغ بود! خیلی توجه کردم تا بتوانم مفهوم آنرا درک کنم! سردر دانشگاه تهران بود که عده ای در جلوی آن آتش روشن کرده بودند! شهر خیلی شلوغ بود! چند بانک و اداره دولتی را آتش زده بودند! عده ای دانشجو با لباس های خونی در حال شعار دادن بودند! عده ای هم عکس آتش می زدند! عده ای شعار علیه نظام می داند و عده ای هم له! در بالای نقاشی، مسولین نظام به تصویر کشیده شده بودند که در حال حل این مشکل هستند و در پایین، ملت ایران بودند که زندگی شان تحت الشعاع این حادثه قرار گرفته بود! اما باز هم "میرحسین موسوی" نه در جمع مسولین بود و نه مردم!!!

آنقدر سوال در ذهنم ایجاد شده بود که تصمیم گرفتم به جای تماشای باقی آثار، به دنبال جواب سوال هایم بگردم!

در حال خروج از گالری بودم که مهندس را دیدم! جلویش را گرفتم و گفتم: ببخشید چند سوال ذهنم را مشغول کرده است که جوابش را باید شما بدهید! گفت: وقت ندارم جوان! انشاالله در فرصتی دیگر!

سرم را پایین انداختم و بیرون آمدم! جوانی را دیدم که مثل من نسل سومی بود و روی زمین نشسته و در فکر فرورفته بود! کنارش نشستم! پرسیدم: در فکر چه هستی؟ گفت: در فکر همان سوال هایی که در ذهن توست! پرسیدم: مگر جواب تو را هم نداد؟ گفت: نه!!!

بن بست اصلاح طلبی

مشکل اصلاح طلبان چیست؟ این سوالی است که مدت هاست، و خصوصا دوباره پس از اعلام نتایج اننتخابات مجلس هشتم، بسیاری از آنان که نام اصلاح طلب را به دوش می کشند از خود میپرسند تا شاید برای انتخابات بعدی با استراتژی درست تر بتوانند تعداد آرای بیشتری را برای خود دست و پا کنند. البته بعید می دانم که آن ها جواب درست را بیابند و به نتایج آن پایبند بمانند اما من فکر می کنم اولین مشکل اصلاح طلبان عدم صداقت و دروغگو بودن آن هاست. این را هم بگویم که این عدم صداقت به شکل بسیار مشمئز کننده ای در برخی لایه های افرادی که خود را اصولگرا می نامند نیز وجود دارد و لطمه خود را نیز به آن ها خواهد زد (همان طور که تا به امروز نیز زده است)، اما این مساله درباره اصلاح طلبان شکلی بسیار حاد یافته و ظاهری بسیار روباه صفت و منافقانه به آنان داده است. این عدم صداقت البته بجز بی تقوایی ریشه دیگری نیز دارد و آن عطش به قدرت رسیدن آنهاست حتی به قیمت بی آبرو بودن. عطشی آن چنان فراوان که راه بر قوه تعقل نیز می بندد بلکه نقشه ای طراحی شود برای به قدرت رسیدن برای مدتی طولانی تر. دوست دارند در صورت امکان همین فردا در راس قدرت باشند ولو این که بدانند پس فردا با خفت و خواری از این اریکه به زیر کشیده می شوند و باز سال ها به طول خواهد انجامید تا آب رفته از روی را به جوی برگردانند. همین می شود که روزی هاشمی را له می کنند چون نان شان در آن است و روزی پرچمش می کنند برای اصلاحات چون نان شان در آن است. خدا می داند اگر روزی ازروزهای سال 77، به یکی از این عوام الناس می گفتی که فردا همین هاشمی که تبدیل شده به یک هیولا قرار است تبدیل بشود به مظهر صلح و دوستی و پرچم دار اصلاحات توی گوشت اگر نمی زد لا اقل کلی به خنگی ات می خندید ولی این جماعت صاف صاف توی چشم مردم نگاه کردند و هم این کردند و هم آن، چون نان شان در آن بود. همین ها یک روز آمدند هر چه توانستند علیه دین و تشیع و اسلام و امثالهم بد دهنی کردند و به امام بی حرمتی کردند چون نان شان در آن بود و امروز علمدار حمایت از خط امام و ربط امام شده اند چون نان شان در این است. روزی آمدند با انواع کارهای پوپولیستی با آوردن یک فرد معلول در برنامه انتخاباتی و باریختن اشک پای صندوق رای گرفتند چون نانشان در آن بود و روزی ویژه نامه ها منتشر کردند در مذمت پوپولیست بودن چون نانشان در این بود. و این مساله در حد آدم های صرفا سیاسی این ها باقی نمانده است. آدم های بظاهر اندیشمندشان نیز همین طورند. سروش را ببینید. از طرفی نظریه می دهد قرآن کتاب غیر الهی و نوشته پیامبر است و جوایز و مزایای منظور را اخذ می کند و نانش را می خورد، و از طرف دیگر با همان تذبذب سیاسیون شان می گوید که البته الهی است، تا مبادا کسی از مومنین علیه اش خشمی شود و بخشی از نانش بریده شود. مشکل اما این دورویی ها و دغل بازی ها هم نیست. مشکل آنجاست که این ها خودشان هم، هم به همه این ها معتقدند و هم به همه آن ها. و شاید درست ترش این باشد که بگویم نه به این ها معتقدند و نه به آن ها. این ها به همه چیز حتی به اعتقادات مذهبی به چشم استراتژی های دست یافتن به قدرت نگاه می کنند. در حالیکه اگر می خواهند بازهم مفتضح نشوند و البته به قدرتی پایدار هم دست پیدا کنند، تنها راه پیش روی شان داشتن صداقت است. به عقیده من اگر عقل این جماعت درست کار کند باید از اصل و اساس بیایند و صریح اعلام اعتقاد به لائیسیته کنند و بگویند که اعتقاد به جدایی دین از سیاست دارند. به خاطر فشار افکار عمومی هم از حرفشان برنگردند. بگویند معتقدند امام اگر یک اشتباه در طول عمرش مرتکب شد انقلاب بود که راه را بر توسعه و رشد اقتصادی این مملکت بست. و پایش بایستند. حتی به قیمت از دست دادن رای و حمایت مردم. و پای عقیده شان خون بدهند و حتی بمیرند بخاطر اعتقادشان تا مگر انقلاب شان ثمر بدهد. اینطوری اگر عمل شان هم ثمری نداد، حداقل خوبی اش آن است که بعد ها در موزه ها و تاریخ احزاب ایران نام شان در ردیف کسانی خواهد آمد که یک چیزی گفتند و سر حرفشان ایستادند. البته یقینا این کار از این جماعت دنیا طلب برنخواهد آمد. ای کاش این ها حداقل از این رفیق کابویشان یاد می گرفتند که برای بسط تئوریک که نه، پراتیک آزادی و دموکراسی گاهی هم باید کلی آدم کشته شود. حال بگذار یکبار هم این کشته ها از خودی هایشان باشند.

گفتمان میرحسین؛ خاتمی محوری یا عوام فریبی؟!

در این که موضع گیری های اخیر مهندس موسوی در بیانیه خود خطاب به محمدخاتمی و همچنین در کنفرانس خبری اش، مکنونات قلبی و گفتمان واقعی او را تشکیل می دهد یا خیر، 2حالت را می توان متصور بود؛ اول آن که این مواضع، اندیشه های حقیقی مهندس موسوی را تشکیل می دهند و وی"حقیقتا" به درک دوران زمامداری خاتمی مباهات می کند و اغلب تحرکات آن دوره را پسندیده است که دراین صورت ادعای آن که گفتمان میرحسین تفاوت چندانی با اندیشه های خاتمی ندارد، ادعای گزافی نخواهد بود.

حالت محتمل دوم آن است که برخی ملاحظات سیاسی مانند جمع آوری هرچه بیشتر آراء مردم درانتخابات آتی منجر به آن شده که مهندس موسوی، برخلاف آنچه در ویترین تفکراتش درمعرض نمایش گذاشته است، پستوی اندیشه هایش مملو از حرفهای دیگری به غیراز آنچه تابحال بروز داده است، باشد.

مواضع کاملا معکوس مهندس با اندیشه های زمان نخست وزیری اش و نیز تمارض به انجام اقداماتی که ازنظر قانونی - که اتفاقا مهندس تاکید ویژه ای نیز بر آن دارد- به هیچ روی در توان یک رییس جمهور نیست، مانند راه اندازی تلویزیون خصوصی و نیز توقف اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی، شواهدی است که احتمال سیاسی کاری و عوامفریبی مهندس را تقویت می کنند .

ازسوی دیگر قرائنی وجود دارد که حکایتگر اعتقاد واقعی میرحسین به گفته هایی است که تاکنون ابراز نموده است، می باشد: سکوت20 ساله مهندس دربرابر انواع و اقسام قانون گریزی ها و سوء مدیریتها و دروغ ها و از همه دردناکتر، هتاکی ها علیه خدا و پیامبر و امامان معصوم(ع) و...، ردوبدل کردن نامه های احساسی بین وی و خاتمی، عدم اقبال مردم به گفتمان فعلی مهندس درچندین انتخابات اخیر از جمله انتخابات هشتم ریاست جمهوری و همچنین اقبال بسیار وسیع و گسترده مردم از رییس جمهور درسفرهای استانی و دست آخر، برخی انتصابات مهندس در ستادهایش از جمله مسئول شاخه دانشجویی وی که از هوچیگران جریان تدفین شهدا در دانشگاه امیرکبیر به حساب می آید، نشانگر آن است که مواضعی که آخرین نخست وزیر انقلاب انتخاب نموده است حقیقتا محبوب قلب وی نیز می باشد.

نتیجه ای که در هر دو صورت می توان بدست آورد آن است که گفتمان مهندس موسوی از اندیشه های ناب امام(ره) و ارزشهای والای انقلاب اسلامی زاویه گرفته است. وجود انحراف در شق دوم که کاملا واضح و بدیهی است و خلاف فطرت انسانی بودن دروغ و فریب کاری نگارنده را از توضیح مفصل تر در این باب، بی نیاز می دارد.

اما احتمال اول نیز به دلیل هتاکی های پیش گفته و انواع و اقسام ساختارشکنی هایی که در زمان خاتمی اتفاق افتاد، انحراف مهندس موسوی را از گفتمان انقلاب نشان می دهد. ساختارشکنی هایی که از قضا هرچند وقت یکبار به روز می شود؛ روزی در انکار وجود حضرت مهدی(عج)، روز دیگر در ادعای وحیانی نبودن قرآن کریم و امروز هم شاهد آن هستیم که خود محمدخاتمی با اسلام ستیز مشهور که حامی دوآتشه کاریکاتوریست و کاریکاتورهای موهن علیه پیامبراعظم(ص) بود، دست دوستی و –در خوشبینانه ترین حالت- جاهلانه با راسموس دل و قلوه رد و بدل می کند.

هرچند که در نتیجه امر تاثیری نخواهد داشت اما موضعگیری های آینده مهندس موسوی آشکار خواهند ساخت که کدامیک از دو احتمال یادشده منتخب اوست اگرچه آرزوی مردم شهید داده و ولایی آن است که حداقل حداقل حداقل، مهندس به همان گفتمان زمان نخست وزیری اش بازگردد.

خاتمی اخلاق‌گرای صادق، موسوی قدرت‌طلب کاذب؟

احسان صالحی

"اخلاق‌گرایی"، "فداکاری"، "صداقت"، "تدبیر"، "ممانعت از تلقی جنگ قدرت"، "انتخاب اخلاق از میان دوگانه اخلاق و سیاست"، "گذشت از قدرت به سادگی"، "حفظ سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلب" و...

این تعابیر تنها بخشی از منظومه‌های از پیش‌آماده‌ای است که حامیان خاتمی از ساعت 23 روز دوشنبه که کناره‌گیری وی از کاندیداتوری در جلسه مجمع روحانیون مبارز قطعی شد، بر روی خروجی رسانه‌هایشان قرار داده و چهره‌های اصلی خود را مأمور به جا انداختن این محورها کردند.

مغز این نگاه آن است که در عین آنکه پیروزی خاتمی در انتخابات قطعی بود، وی به دلیل جلوگیری از تلقی جنگ قدرت میان او و موسوی، و آن هنگام که نخست وزیر سابقش را در عرصه انتخابات دید، کریمانه کنار کشید و صادقانه به وعده خود مبنی بر اینکه "یا من می‌آیم یا میرحسین" عمل کرد تا از میان سیاست و اخلاق یکی را انتخاب کرده باشد و از پراکندگی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان نیز با این تدبیر فداکارانه جلوگیری کند.

این نگاه البته یک مابه‌ازای نه چندان پیچیده نیز در دل خود دارد که حامیان خاتمی علاقه‌ای به رونمایی از آن ندارند و شاید همین رویه نیز نارضایتی علیرضا بهشتی عضو ارشد ستاد میرحسین موسوی را موجب می‌شود تا وی از اینگونه رفتار به ترویج دودلی و پریشانی و از مروجان آن با عنوان "همراهان دودل" یاد کند. مابه‌ازای این نگاه آن است که اگر "خاتمی قهرمان" فداکاری می‌کند و در عین قدرت و اطمینان از بُرد، عطای سیاست را به لقای آن می بخشد، کمی آن سوتر، فردی ایستاده که اولاً علی‌رغم وعده و وعیدهایش با خاتمی مبنی بر اینکه تا اردیبهشت، عجله‌ای برای اعلام کاندیداتوری ندارد، با کوک کردن نابهنگام ساز آمدن، بازی چند ماهه راضی کردن خاتمی را برهم زده است و اکنون آنگونه که آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب و عبدالله نوری سخنگوی ائتلاف اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم تأکید می کنند، باید درباره دلایل اعلام کاندیداتوری در این مقطع زمانی توضیح دهد.

بر مبنای این رویکرد، هر چقدر که خاتمی در فداکاری و اخلاق‌مداری و صداقت تقدیس می‌شود، موسوی در عمل، متهم به رفتار غیرصادقانه و غیراخلاقی، دروغ‌گویی و قدرت‌طلبی می‌شود. نتیجه منطقی این پیش‌فرض که خاتمی با وجود قطعیت برد، به نفع موسوی کناره‌گیری کرد و از طرف دیگر به قول علی شکوری راد (عضو شورای مرکزی مشارکت) در حال حاضر یک وضعیت قطعاً "برد" برای اصلاح‌طلبان به وضعیت "احتمال برد" تبدیل شده، این است که موسوی با قدرت‌طلبی و سیاست بازی، برد قطعی اصلاح‌طلبان را در ابهام قرارداده و نتیجه نهایی این بازی را غیرقابل پیش بینی کرده است.

مصطفی تاج زاده قبل از اعلام کاندیداتوری خاتمی گفته بود روزی که میرحسین باید می‌آمد (سال 84) نیامد و امروز که ما خاتمی را برای آمدن راضی کرده‌ایم، می‌خواهد با آمدنش بازی ما را بر هم بزند. در جلسه 26 اسفند خاتمی با مجمع روحانیون مبارز نیز، آنگاه که رئیس جمهور سابق استدلال‌های خود درباره نیامدن و ریسک بالای شکست را بیان کرد، مجید انصاری عضو مجمع خطاب به وی گفت: میرحسین سال 84 با نیامدنش احمدی‌نژاد را بر ما تحمیل کرد و اکنون با آمدنش، می‌خواهد این کار را بکند.

عمق و علت اختلاف میان میرحسین موسوی و جریان های اصلاح طلب در اینجا محل بحث نیست، این هم تقریباً قطعی است که از آنجا که موسوی تیم حمایتی برای فعالیت انتخاباتی ندارد، ناگزیر از میدان دادن و بلکه واگذار کردن کامل فعالیت‌های پس و پیش از انتخاباتش به ترکیبی از تندروها و محافظه‌کاران جریان اصلاح طلب است اما به نظر می‌رسد حامیان خاتمی با آگاهی از رأی پایین موسوی قصد دارند طی هفته‌های آینده با القاء این مسئله به او و به رخ کشیدن اقبال عمومی احتمالاً نه چندان ویژه به وی به خصوص در سفرهای استانی‌اش که از هفته بعد آغاز می‌شود، موسوی را به سمتی ببرند که خود ناگزیر به کناره‌گیری به نفع خاتمی شود. اگرچه خاتمی که با اصرار اطرافیانش به میدان آمده بود و بهانه "میرحسین" او را کافی بود که جاخالی دهد، انگیزه و اراده‏ای برای بازگشت ندارد اما تجربه مدیریت شدن وی توسط اطرافیان، این احتمال را منتفی نمی سازد.

خاتمی آنگونه که در جلسه وداع و اعلام انصراف خود از کاندیداتوری با مجمع روحانیون مبارز گفت، طاقت تحمل ریسک بالای کاندیداتوری در مقابل احمدی‌نژاد را ندارد و از اینکه اصلاح‌طلبان نیز حول وی اجماع نمی‌کنند، ناراضی است، استقبال ضعیف از وی به خصوص در شیراز که سال 75 نیز اولین سفر تبلیغاتی خاتمی از این شهر شروع شده و اصلاح‌طلبان به آن به عنوان پایگاه اصلی خود در شهرستان‌ها نگریستند، بیش از پیش انگیزه‏های خاتمی را ضعیف کرده بود.

به هرحال تزلزل خاتمی تا اینجا، کار دست اصلاحطلبان داده و آنگونه که محمد عطریانفر گفت آنان را سردرگم کرده است. آقایی عضو دیگر شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز از شوکه شدن ستادهای خاتمی می‌گوید و شاخه جوانان حزب مشارکت هم خاطرنشان می‌کند جواب قانع کننده‌ای برای انصراف خاتمی ندارد؛ طرفه آنکه در اوج این ثلمه بزرگ که خاتمی به جریان خود وارد کرده و آنان را در وضعیتی قرار داده که نه راه پیش دارند، نه راه پس، از طرفی وی را چنین تقدیس و در عمل موسوی را متهم می‌کنند و از طرف دیگر در جلسات خصوصی، معتقدند، خاتمی با این اقدام در حقیقت حذف دموکراتیک و دائمی جریان موسوم به اصلاح‌طلب در ایران را امضا کرد.

با این همه، به نظر می رسد صحنه گردان پنهان این انتخابات که پیش از این نیز در راضی کردن خاتمی برای کاندیداتوری نقش مؤثری ایفا کرده بود، به این سادگی تسلیم شرایط و دلواپسی‌های خاتمی نشود و اجازه ندهد میرحسین بازی انتخابات را به این سردی ببازد.

دست‌های مسئله‌ساز خاتمی

دست‌های مسئله‌ساز خاتمی

 

خاتمی روز دوشنبه- 17 فروردین که برای شرکت در دومین اجلاس «ائتلاف تمدن ها» به ترکیه رفته بود، با «آندرسون فوگ راسموس»بیرکل جدید ناتو و نخست وزیر سابق دانمارک و بزرگترین حامی کاریکاتورهای موهن علیه ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) دست داده و خوش و بش کرده بود.در حالیکه سید محمد خاتمی با اعلام انصراف از رقابتهای انتخاباتی در حاشیه سیاست قرار گرفته بود ماجرای رفتارهای دور از شان وی بار دیگر با انتفاد اهالی سیاست مواجه شد.

خاتمی روز دوشنبه- 17 فروردین برای شرکت در دومین اجلاس «ائتلاف تمدن ها» به ترکیه رفته بود، با «آندرسون فوگ راسموس» دبیرکل جدید ناتو و نخست وزیر سابق دانمارک و از حامیان کاریکاتورهای موهن علیه ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) دست داده و خوش و بش کرده بود.

اقدام ناشایست وی که واکنش مطبوعات و روزنامه نگاران ایران و مردم منطقه را در پی داشته با یادداشت مدیر مسئول روزنامه کیهان، ابعاد تازه ای یافته است.

حسین شریعتمداری در این یادداشت با اشاره به شخصیت حقوقی خاتمی می‌نویسد: آقای سیدمحمد خاتمی اگرچه دیگر رئیس جمهور نیست و از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری دهم نیز انصراف داده است ولی حضور 8 ساله ایشان در مسند ریاست جمهوری کشورمان، چه بخواهند و چه نخواهند بخشی از شخصیت حقوقی جناب خاتمی است که متعلق به شخص ایشان نیست، چرا که این جایگاه در چارچوب نظام اسلامی و با رأی مردم به دست آمده و به ایشان واگذار شده بود، بنابراین، می توان و باید این بخش از شخصیت حقوقی آقای خاتمی را امانتی دانست که از سوی نظام و مردم به ایشان داده شده است.

این تحلیگر سیاسی در ادامه با تقبیح رفتار خاتمی می نویسد :چرا و به چه حقی با اهانت کننده آشکار به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) دست داده و خوش و بش کرده اید؟! مگر شما روحانی- آنهم سید و از ذریه رسول خدا(ص)- نیستید؟ و مگر لباس پیامبر اکرم(ص) را برتن ندارید؟

البته این اولین باری نیست که رفتار خاتمی با اعتراض مردم ایران روبرو می‎شود. در حاشیه سفر دو سال پیش وی به ایتالیا نیز فیلمی از دست دادن خاتمی با برخی زنان ایتالیایی منتشر شده بود که با اعتراضات گسترده‎ای روبرو شد.

رکسانا صابری در کنار خاتمی

                                      

رکسانا صابری جاسوسی است که بدون مجوز خبرنگاری و تحت عنوان خبرنگار، فعالیت‌های جاسوسی انجام می‌داده است که مدارک در پرونده موجود است و وی نیز تمام اتهامات را پذیرفته است.

معاون امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران درباره‌ی آخرین وضعیت پرونده‌ی رکسانا صابری گفت: پرونده‌ با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه انقلاب ارسال شده است و در حال حاضر در یکی از شعبات دادگاه انقلاب در حال رسیدگی است.

این اتفاق در حالی می افتد که هنوز ماجرای دست دادن خاتمی با نخست وزیر دانمارک(حامی اصلی کاریکاتوریست های هتاک به ساحت پیامبر) نقل محافل رسانه ای است.

تحلیل موسسه بلژیکی درباره انتخابات ایران: احمدی نژاد خسته نیست

تحلیل موسسه بلژیکی درباره انتخابات ایران: احمدی نژاد خسته نیست
این سفرها ، باعث محبوبیت دکتر احمدی نژاد در میان مردمانی شده است که تا پیش از این احساس می کردند "پایتخت" آنها را فراموش کرده است ولی در این سفرها ، در اوج ناباوری دیدند که رئیس جمهور کشور ، حتی به روستای آنها آمد و به دستور او پس از مدتی راه شان آسفالت شد یا وام های عقب افتاده شان دوباره قسط بندی شد و یا کارخانه ای برای خرید شیر و محصولات کشاورزی شان ، بنا گردید.
ادامه مطلب ...

آیا مخالفان احمدی نژاد واقعا بیمارند؟

به نقل از آهستان

 در روزهای گذشته برخی سایت‌ها و روزنامه‌های دوم خردادی، خبری را به نقل از «مرتضی آقا تهرانی» نماینده مردم تهران در مجلس منعکس کردند به این مضمون که «مخالفان احمدی نژاد بیمارند!» طبیعی بود که خواندن و شنیدن چنین جملاتی آنهم از شخصی چون «آقاتهرانی» نمی‌توانست قابل قبول باشد. به هر حال همه می‌دانند که «آقا تهرانی» استاد اخلاق دولت نهم هست و چطور ممکن است که استاد اخلاق اینچنین رقبای سیاسی خود را بیمار بنامد؟! اما این همه ماجرا نبود… ماجرا از این قرار است که یکروز قبل از سخنان آقا تهرانی، علی مزروعی در مصاحبه‌ای با سایت اصلاحات گفته بود «آنچه که در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری برای ما مهم است این مسئله است که احمدی نژاد رئیس جمهور نشود!» به عبارت بهتر حرف دل آقای مزروعی این است که هرکس می‌خواهد ریس‌جمهور شود، بشود؛ فقط احمدی نژاد نشود! این سخنان مزروعی به بهترین شکل ممکن سرگردانی و نگرانی‌اش را از نتیجه انتخابات آینده مشخص می‌کند. درست یک روز بعد از این حرفهای عجیب مزروعی، «آقاتهرانی» در واکنش به آن گفت:«آنها که مدعی‌اند “هر کس جز احمدی نژاد رییس جمهور شود”، بیمارند.» اما بعد از این مصاحبه دوستان اصلاح‌طلبی که به خوبی متوجه حرفهای آقاتهرانی شده بودند و می دانستند که منظور او دقیقا چه کسی است، صحبتهای روز قبل مزروعی را موقتا فراموش کردند و اشاره شفاف آقاتهرانی را هم به مزروعی نادیده گرفتند و صحبتهای او را به گونه‌ای نقل کردند که گویا آقاتهرانی گفته هیچکس نباید به کاندیدایی غیر از احمدی‌نژاد فکر بکند وگرنه حتما بیمار است! واضح است که تیتر جنجالی سایتهای اصلاح‌طلب که «مخالفان احمدی نژاد بیمارند!» سعی در القای همین نکته به مخاطبان دارد. اما با نگاهی به متن مصاحبه آقا تهرانی با ایرنا دقیقا می‌شود اشتباه عمدی این دوستان طرفدار اطلاع رسانی شفاف را اثبات کرد. در قسمت مورد نظر آن مصاحبه آمده است:«آقا‌تهرانی در جواب این سوال که فکر می‌کنید رقابت اصلی در انتخابات آینده بین چه کسانی است؟” اظهارات برخی افراد مبنی بر اینکه هرکس جز احمدی‌نژاد باید پیروز انتخابات آتی ریاست جمهوری باشد را یک بیماری خواند. وی خاطر نشان کرد، کسانی که در گذشته در رقابت‌های سیاسی شکست خورده‌اند، باید مردتر از این باشند که چنین اظهاراتی را بیان کنند زیرا همیشه باخت امری بد و مذموم نیست که بخواهیم از آن فرار کنیم.» حالا این مصاحبه و این جمله آقاتهرانی را با تیتر غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای روزنامه‌ها، سایت‌ها و خبرگزاری‌های مدعی اصلاح‌طلبی با هم مقایسه کنید. به نظر شما آیا دو جمله زیر می‌تواند شبیه هم باشد و یک معنا را منتقل کند؟: «آنها که مدعی اند “هر کس جز احمدی نژاد رییس جمهور شود”، بیمارند.» و «مخالفان احمدی نژاد بیمارند!» آیا اصلا جمله‌ای مشابه جمله دوم در متن مصاحبه آقاتهرانی وجود دارد و آیا از جمله اول می‌توان به معنای تیتر دوم رسید؟ واضح است که فرق میان این دو جمله از زمین تا آسمان است و بعید است که اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری و خبرنگاری و اطلاع‌رسانی این اجازه را به ما بدهد که به راحتی تمام تیتری را برای خبر خود انتخاب کنیم که اصلا در متن آن خبر وجود ندارد. کاری که نه با اخلاق رسانه‌ای قابل جمع است و نه با اصول حرفه‌ای اصلاع‌رسانی. اما چه کنیم که این روزها طرفداران «دانستن حق مردم است» برای پیروزی در انتخابات و نشستن بر صندلی قدرت به هر ترفندی دست می‌زنند تا رقبای سیاسی خود را تخریب کنند. بی‌جهت نیست که مخالفان «استاد اخلاق» خودشان با بی‌اخلاقی تمام تیتر مورد نظر و خودساخته خود را به تیتر اصلی چندین سایت، روزنامه و خبرگزاری تبدیل می‌کنند و همه با هم یکصدا یک حرف را فریاد می‌زنند. تیتر این دوستان را با هم مقایسه کنید: «مرتضی آقاتهرانی؛ مخالفان احمدی نژاد بیمارند!» سایتهایی که تیتر بالا را برای خبر خود انتخاب کرده بودند عبارتند از: نواندیش، بامداد خبر ، فرارو ، نوروز ، شمال نیوز ، شهاب نیوز ، روزنامه اعتماد ، روزنامه صدای عدالت ، فرارو ، هوادار و … البته علی‌رغم اینها، چند سایت اصلاح‌طلب هم وجود داشتند که تیتر خود را از جمله اصلی آقا تهرانی انتخاب کرده بودند: «مرتضی آقا تهرانی: «آنها که مدعی اند “هر کس جز احمدی نژاد رییس جمهور شود”، بیمارند.» این سایتها عبارتند از یاری نیوز ، بازتاب آنلاین ، پارسینه با این وصف به نظرمی‌رسد که تیتر خودساخته این دوستان زیاد هم بی‌ربط و بی‌معنی نباشد. چرا که حقیقتا باید در سلامت روح و روان بعضی آدمها شک کرد!  

طراح اصلی به میدان آوردن میرحسین در چنین شرایطی کیست؟!

نزدیک به 2 ماه از روزی که خاتمی اعلام کرد از میان من و مهندس موسوی یک نفر کاندیدا خواهد شد، می گذرد اما همانطور که قابل پیش بینی بود، خاتمی دروغ گفت و امروز خاتمی و موسوی رسما اعلام کاندیدانوری کرده اند.

اما نکته ای که به نظرم قابل پیش بینی است، ماله کشی این افتضاح بوجود آمده و کناره گیری خاتمی به نفع موسوی در روزهای پیش رو است. البته این روزهای پیش رو می تواند تا چند روز مانده به 22 خرداد هم ادامه داشته باشد! علت چنین اتفاقی هم تقریبا روشن است. چون من هنوز هم بر این باورم که خاتمی گوشت قربانی اصلاحات است و همانطور که خودش برای آمدنش تصمیم نگرفته، برای رفتنش هم تصمیم نخواهد گرفت! و کافی است تا سعید و سید مصطفی و محسن و محمد و بهزاد و علی و ... به این نتیجه برسند که حضور خاتمی، ضررش بیشتر از سودش است! لذا خاتمی در یک بیانیه خطاب به ملت خواهد آورد: "به علت کج بودن زمین و در خطر بودن دموکراسی و آرمانهای امام! ... به مهندس رای بدهید!"

 

 اما فارغ از این موضوع، به نظرم اعلام کاندیداتوری میرحسین برای حضور در انتخابات 88، حتی اگر یک بازی سیاسی باشد و به هر دلیلی از ادامه رقابت انصراف دهد (که بعید می دانم) یک پیروزی بزرگ برای نظام جمهوری اسلامی و انقلاب است. چون تغییر فضای گفتمانی جامعه طی این 3 سال و 9 ماه از توسعه و جامعه مدنی و ... به عدالت وعدالتخواهی و دولت اسلامی منجر گشته تا کسانی که خواب شیرین هر روز و شب شان، سقوط احمدی نژاد است، مجبور شوند با اعراض از شاخصه های گفتمان گذشته خویش، وارد رقابت در میدانی شوند که طراح اصلی و میزبان آن محمود احمدی نژاد است.

در واقع حضور میرحسین با توجه به فشارهای فراوان اطرافیانش، آن هم بعد از 20 سال سکوت نشان می دهد رقابت با گفتمان عدالت و دولت اسلامی، نیازمند گفتمانی قدرتمند و قدر است که قطعا و حتما توسعه و جامعه مدنی و آزادی و ... نمی توانند در قامت چنین رقیبی ظاهر شوند. لذا هر طور که شده باید از جنس همان عدالت و عدالت خواهی رقیبی برای آن تراشید و در این میان چه کسی بهتر از میرحسین؟!

لذا جدای از اینکه در خرداد 88 چه نتیجه ای حاصل خواهد شد (که البته اطمینان قلبی دارم، صاحب اصلی این گفتمان پیروز آن خواهد بود) نفس رقابت احمدی نژاد - میرحسین در سفره ای به نام عدالت و عدالت خواهی و دم زدن از حقوق مستضعفین، یک پیروزی بزرگ برای نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است. این اتفاق مترادف عملی تثبیت گفتمان انقلاب است چون رقابت درون میدانی است که در نهایت از 2 سوی آن نه بوی غرب گرایی استشمام می شود و نه ذلت پذیری و نه ...

برای همین هم هست که هفته گذشته دعوت کنندگان از میرحسین در دانشگاه تهران مجبور شدند در مقابل برخی از مواضع او سکوت کنند! چون عملا تناسبی میان گفته های او و آرمانهای خود نمی دیدند و باید اعتراف کرد میرحسین بر سر سفره ای نشسته که 3 سال قبل احمدی نژاد آن را پهن کرده در غیر این صورت در خوش بینانه ترین حالت باید گفت میرحسین چرا در سال ۷۶ یا ۸۰ یا ۸۴ خجالت می کشید با طرح چنین شعارهایی وارد میدان شود؟! حتما باید بولدوزری همچون احمدی نژاد وارد گود می شد و فضا را برای طرح چنین گفتمانی آماده می ساخت تا بعد نشستن بر سر این سفره مجددا مایه افتخار شود؟!

و باز در پایان سوال جدی که از میرحسین دارم و واقعا نمی دانم چه پاسخی برای آن دارد:

میرحسین، که امروز به هر دلیلی احساس دغدغه و ... می کند، سال 80 که دین افیون توده ها و حکومت ها شده بود، ایران رکورد دار تورم در منطقه شده بود، عزت کشور معامله شد، غنی سازی اورانیوم 2 سال و نیم تعلیق شد، ایران محور شرارات نامیده شد و ... کجا بود و چه می کرد؟!

طراح اصلی به میدان آوردن میرحسین در چنین شرایطی کیست؟!

حیف که خاتمی مرد ماندن نبود...

اولاًکاش آقای خاتمی می‌ماند تا پاسخ صدها و شاید هزاران سوال بی‌جواب دانشگاهیان و نخبگانی را بدهد که روزی آنان را در دانشگاه تهران بی‌ادب! خواند و به بیرون انداختن! تهدید کرد.

پاسخ به این سوال که بالاخره تلقی و قرائت و برداشت ایشان از خط امام(ره) و انقلاب چیست؟ و چه بود که در مقابل آن همه هتاکی‌‌ها و لجن پراکنی‌ها نه تنها سکوت کرد بلکه...

پاسخ به این سوال که مردم و مردم‌سالاری در قاموس ایشان چه تعریفی دارد که به محض رویگردانی مردم از ایشان و دوستانشان دیگر مردم نه آن مردمِ 2 خرداد 76، که عده ای فقیر فکری‌اند که احساسی رأی می‌دهند و انتخاب می‌کنند.

ثانیاً ای کاش آقای خاتمی می‌آمد و در عرصه عمل مقبولیت و محبوبیت خویش را در میان مردم به نظاره می‌نشست. چه اینکه همچنان میزان رأی مردم و ملت است که چند سالی است دست رد به سینه دوستان و یاران آقای خاتمی می‌زنند و نه نظرسنجی‌ها، شب یلداها و میتینگ‌های یک سویه و فرمایشی.

آری خاتمی 88 دیگر آن خاتمیِ دیکته ننوشته نیست که بتواند به راحتی سخن براند بی‌آنکه منظور و مفهوم عبارات و اصطلاحاتش را روشن و شفاف بگوید، آری انتخابات 88 مرد عمل می‌خواهد نه...


ادامه مطلب ...

خاتمی و موسوی روزگار را به ما زقوم کرده‌اند

عضو شورای مرکزی حزب مشارکت گفت: قضیه خاتمی و میر حسین شده است مثل عسل و خربزه، تک تک شان شیرین اند، اما ترکیبشان سنگ می شود سر جگر آدم؛ و فعلاً که آن عسل و این خربزه دست به دست هم داده اند و روزگار را به ما زقّوم کرده اند!

ادامه مطلب ...

حرف های شما از جنسی است که آدم را به یاد جنگ جمل می اندازد

بخوانید و لذت ببرید واقعا خودشون خنده شون نمی گیره از این حرفهای متناقضی که می زنند  

آیا واقعا یادشون رفته که در دوران اصلاحات چقدر به مقدسات توهین شده یا مردم ایران را خر فرض کرده اند   

آیا محسن کدیور که گفت: 

«در هند گاو ها مقدس هستند، ولی در ایران مقدس ها گاو هستند در ضمن برای من هیچ کس مقدس نسیت» 

از وابستگان دولت قبل نبود؟  

 

آیا این خاتمی نبود که با زنان نیمه برهنه ایتالیایی دست می دهد؟ و آقای کواکبیان (دم روباه) هم که مجوز آن را صادر می کند آیا از هم حزبی شما نیست؟  

 چطور شده وقتی اکبر گنجی گفت افکار امام را باید در موزه های تاریخ جست صدای هیچ کدام از نزدیکان شما به اعتراض بلند نشد ؟ حالا  چه اتفاقی افتاده که به یاد امام افتاده اید؟ 

 

 

حرف های شما از جنسی است که آدم را به یاد جنگ جمل می اندازد 

 

جنگ قدرت و ثروت  با عدالت  

 

 

 

 


 

 

 

 

همراه با انتقاد از وضعیت فعلی مطرح شد؛

سوالات صادق طباطبایی از وضعیت دیروز و امروز

از مردم بپرسید دین و ایمان فرزندانتان چهار سال پیش قوی تر بود یا امروز؟ اوضاع شغلی جوانانتان چهار سال پیش بسامان تر بود یا امروز؟ تهدیدهای خارجی چهار سال پیش بیشتر بود یا امروز؟ از ایرانیان خارج از کشور بپرسید احترام یک ایرانی خارج از کشور یا مسلمان، در اذهان عمومی جهانیان چهار سال پیش بیشتر بود یا امروز؟

 

صادق طباطبایی از همراهان مرحوم امام(ره) در پاریس معتقد است وضعیت فعلی کشور نسبت به چهار سال پیش عقب رفته تر شده است.

به گزارش«فردا» طباطبایی گفت: ما دو سند داریم که مصوب است و باید بر اساس آن عمل می شد؛ یکی برنامه پنج ساله توسعه و دیگری سند چشم انداز 20 ساله کشور. باید یک بررسی آماری انجام بدهیم و ببینیم در این سه سال و اندی ما نسبت به این دو سند جلو آمدیم و به به اهداف چشم انداز نزدیک شدیم یا نه.

وی افزود: من معتقد هستم بر اساس آمارهای رسمی خود دولت و دیگر نهاده و نظرات کارشناسان و خبرگان، در اغلب زمینه ها از اهداف دور شده ایم و حتی نسبت به برنامه پنج ساله هم عقب رفته ایم. بنابراین شرایط موجود را اصلا نمی توانیم مطابق با آرمان های امام بدانیم.

طباطبایی که از نزدیکان مرحوم حاج سید احمد خمینی بوده است ضمن رد این ادعا که در دوره تصدی دولت قبلی انقلاب از مسیر امام(ره) دور شده است، تاکید کرد: بر خلاف آنچه گفته می شود در همین دوران اخیر است که نوعی «سکولاریسم نقابدار» رشد کرده است. شما از مراجع و روحانیون بپرسید جایگاه و احترام حوزه و روحانیت در چهار سال پیش بیشتر بود یا امروز؟

وی ادامه داد: از مردم بپرسید دین و ایمان فرزندانتان چهار سال پیش قوی تر بود یا امروز؟ اوضاع شغلی جوانانتان چهار سال پیش بسامان تر بود یا امروز؟ تهدیدهای خارجی چهار سال پیش بیشتر بود یا امروز؟ از ایرانیان خارج از کشور بپرسید احترام یک ایرانی خارج از کشور یا مسلمان، در اذهان عمومی جهانیان چهار سال پیش بیشتر بود یا امروز؟

یادداشت جدید فاطمه رجبی؛ مسافت دیوار خانه موسوی...

امروز «موسوی» با شنیدن شعار آمریکا و اسرائیل مبنی بر این که «هرکس غیر از احمدی‌نژاد» و برای نجات «مرده اصلاح‌طلبی» خود را «سپربلا» کرده است. اما «نامه او به خاتمی» و «نامه خاتمی به او» افشاکننده باطن، غرض و مقصود وی گردید که این امداد الهی است.

ادامه مطلب ...